اما معصومه ابتکار به محض ورود مجدد خود بر کرسی سازمان حفاظت محیط زیست تمامی این مشکل را بر سر دولت قبل هوار کرد و با متهم کردن تولید داخلی علت آلودگی هوای کلانشهرها را بنزین تولید داخل دانست و راه حل آن را با در واردات بنزین جستجو کرد.
اتفاقا بخت هم با او یار شد و هوای کلانشهرها به یُمن باد و بارانهای پی در پی نسبت به سالهای ماقبل آن به مقدار هرچند ناچیزی پاکتر بود. اما مشکل او زمانی آغاز شد که دیگر آسمان با ادعاهای او یار نشد و وضعیت هوای پایتخت حدود 45 روز به وضعیت قرمز رفت.
در زمینه خودروها و موتورسیکلتهای الکتریکی چه گام مثبتی برداشتیم و چه حمایتهایی از تولیدکنندگان آنها انجام دادیم؟ برای پایش منابع آلاینده تجاری، خانگی و متفرقه چه قدمهای مؤثری برداشتهایم؟ به جز چند واحد تولید شن و ماسه که اتفاقاً آلایندگی آنها صرفا گرد و غبار و فاقد گازهای آلاینده جوی است در مواقع اضطرار آلودگی چند واحد آلاینده را تعطیل کردهایم و تا پایان رفع آلودگی اجازه فعالیت مجدد ندادهایم؟ متأسفانه در پاسخ به تمامی سؤالات فوق باید فقط یک کلمه گفت: «تقریباً هیچ!».
همه اینها در حالی است که کشتی به گل نشسته یکی از معاونتهای اصلی این سازمان با نقش کلیدی آگاهی رسانی و مطالعه و پژوهش در این حوزه بیش از دو ماه است که فاقد ناخداست، معاونت آموزش و پژوهش. هر چند سایر حوزههای این سازمان هم که دارای ناخدا هستند حرکت چشمگیری از خود نشان ندادهاند و بیش از یک سال تنها دفتر مسئول در حوزه آلودگی هوا فاقد مدیرکل بود.
سهل انگاریهای این سازمان کار را به جایی رساند که برای سومین بار در طول یک ماه حتی باران هم نتوانست آلودگی را از چهره شهر پاک کند.