تنها عاملی که می تواند باعث کنترل این میل شود باور درونی یک زن به حجاب است . یعنی یک زن بدون هیچ عامل خارجی مانند جبر و ترس ، خود به حجاب باور داشته باشد .پس اگر خواستار یک جامعه ی آرمانی هستیم که در آن بی حجابی و بدحجابی وجود نداشته باشد باید تلاش کنیم . تلاشی از جنس نرم افزاری . یک کار فرهنگی نیاز است تا اعتقاد به حجاب در بانوان نهادینه شود . باید قبول کنیم که دوران موعظه به سر آمده . دوران میزگردهای خام و لوس تلویزیونی که با کم فرض کردن مخاطب تلاشی بیهوده در جهت تغییر دارند تمام شده . عصر عصر فیلم ، سریال ، بازی های رایانه ای و موبایل است . عصر موزیک ویدیوهای ماهواره ای و اینترنت . باید فیلم و سریال ساخت . ده ها صدها و هزاران . باید نخست سینما را شناخت . دانش آن را بدست آورد و سپس کار را آغاز کرد. داستان گیرا ، فیلم نامه توانمند ، بازیگران حرفه ای و کارگردان کاربلد . فیلم نامه بسیار مهم است . فیلم نامه باید چند لایه باشد . باید مدسازی و الگوسازی کرد . طراح مد می بایست در قالب حجاب لباس زیبا و شیک طراحی کند . سپس از این لباس ها برای سوپراستارهای سینمایی استفاده کرد . ما نیاز داریم به شبکه های موزیک ویدیوی ماهواره ای که بیست و چهار ساعت کلیپ های مبلغ حجاب را پخش کنند . یکی از عوامل بسیار مهم اشاعه گر فرهنگ بی حجابی همین شبکه های غیر اخلاقی موزیک ویدیو هستند که شب تا صبح در حال پخش کلیپ های موزیک همراه با زنان برهنه در حال رقص اند . راه حل پارازیت های سرطان زای ماهواره نیست . فیلترینگ هم نیست . پرسش من این است آیا کسانی که این پارازیت ها را پخش می کنند و کسانی که حمایت می کنند خود و خانواده شان در معرض ش قرار نمی گیرند؟ آیا احتمال نمی دهند که فرزندان خودشان سرطان بگیرند یا سقط شوند ؟ پرسش دوم این است که افرادی که در جامعه ماهواره ندارند و نگاه نمی کنند چه گناهی کرده اند . کسانی که طرفدار حجاب اند چه ؟ چرا باید این بی گناهان در معرض پاریزت های خطرناک و کشنده قرار گیرند . پس راهکار این می شود که باید کار فرهنگی کرد . کار فرهنگی یعنی ساخت کلیپ های اخلاقی و مبلغ حجاب . باید پول خرج کرد . همان گونه که غربی ها برای اشاعه فرهنگ بی فرهنگی هزینه های کلان می کنند . مخاطب ایرانی ، مخاطب مسلمان غیر ایرانی و تمام بشریت باید آنقدر از فیلم و سریال و موزیک ویدیو های ارزشی ما اغنا شوند که خود به خود تمایلی به فرهنگ بی حجابی نداشته باشند .

 

نویسنده محمد حباب