وی در یادداشتی در نشریه «پالیتیکو» نوشت: «این روزها، وقتی ایالات متحده و عربستان سعودی به منطقه نگاه می‌کنند، دو چشم‌انداز کاملا متفاوت و مجموعه‌ای متضاد از منافع را می‌بینند.»

این تحلیلگر راستگرای ایرانی-آمریکایی نوشته است در حالی که عربستان خواستار تعهد بیشتر آمریکا در منطقه و اقدام واشنگتن برای شکست ایران است، اما اوباما آشکارا از هرگونه افزایش حضور در منطقه طفره می‌رود. 

تکیه افزود: «علاوه بر این، اوباما دیگر هیچ سیاست خاورمیانه‌ای تازه‌ای در آستین ندارد، به جز آخرین تحولات توافق هسته‌ای با ایران، که آ‌ن را هم سعودی‌های هراسان از تهران، چشم دیدنش را ندارند.»

 

وی با بیان این ادعا که توافق هسته‌ای واقعا توافقی حائز اهمیت است و برای اولین بار واشنگتن با بزرگ شدن نقش ایران در منطقه مخالف نیست، نوشته است که ترجیح دیپلماسی بر قدرت نظامی از سوی اوباما، بدبینی‌اش به متحدان سنتی واشنگتن، تلاش او برای ایجاد رابطه با رقبای قدیمی و همچنین رویای چرخش به سمت آسیا، «در دل جهان عرب هراس ایجاد کرده است.»

این مقام ارشد سابق وزارت خارجه آمریکا می‌گوید از دید سعودی‌ها، طرح تازه کنگره برای اعطای حق تعقیب قضایی دولت عربستان به دلیل نقش احتمالی در حادثه حمله به برج‌های دو قلوی تجارت جهانی نیویورک در یازده سپتامبر 2001، نشانه دیگری از کم اهمیت شدن اتحاد دوجانبه، از سوی واشنگتن است. 

تکیه سپس نوشته است: «اما رابطه ایالات متحده و عربستان سعودی چطور تا این اندازه وخیم شد؟ در ابتدا انقدر زیاد نبود. البته همیشه ائتلاف بین یک دموکراسی لیبرال و یک پادشاهی سنتی مبتنی بر قرائت سختگیرانه اسلام و زنده به دلارهای نفتی، نامتجانس است. در طول جنگ سرد، تنفر دو طرف از اتحاد جماهیر شوروی این اختلافات را پوشاند. در دوران پسا جنگ سرد هم ذخایر عظیم نفتی عربستان و نیاز به مقابله با صدام حسین، توجهات را از تناقضات محوری موجود در این رابطه منحرف کرده بود. تراژدی یازده سپتامبر و مشخص شدن اینکه از 19 هواپیماربا، 15 نفر آن‌ها از عربستان سعودی آمده بودند، یک بار دیگر این رابطه را به لرزه درآورد، اما تمرکز مجدد آمریکا بر عراق به واسطه شورش‌های ایجاد شده در این کشور و نیاز به سازماندهی عراق پس از صدام، توان واشنگتن را گرفت و موجب شد این اختلاف خیلی زود به فراموشی سپرده شود.»

وی سپس نوشته است که امروز وضعیت متفاوت شده است و آمریکا به واسطه توافق هسته‌ای، دیگر نیازی به حمایت سعودی‌ها برای مقابله با یک دشمن منطقه‌ای ندارد. ضمن اینکه واشنگتن از راهکار دو دولتی در مسئله فلسطین ناامید شده و در این موضوع هم دیگر به کشورهای عربی امید نبسته است. او همچنین تأکید کرده که به واسطه تغییرات ایجاد شده در بازار انرژی جهان، امرز دیگر آمریکا به نفت عربستان متکی نیست و این نیاز هم برطرف شده است. تکیه در ادامه آورده است: «علاوه بر این، سوءظن موجود مبنی بر اینکه سعودی‌ها در قبال نبرد با تروریسم دو دوزه بازی می‌کنند، به خصوص به واسطه ادعای حمایت پادشاهی سعودی از القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی افراط‌گرا، بار دیگر در معرض توجه قرار گرفته است.»

 

این مقام سابق دولت آمریکا همچنین به سعودی‌ها گوشزد کرده است که نباید چندان به تغییر رئیس‌جمهور آمریکا دل ببندند، چراکه اوباما نه سیاست‌های شخصی خود، بلکه سیاست برآمده از حزب دموکرات را دنبال می‌کند و حتی در میان جمهوری‌خواهان هم همه از جنگ فراری هستند و با وجود جنگ طلب بودن، مداخله نظامی را مناسب شرایط آمریکا نمی‌دانند. 

وی نوشته است که هوز مشخص نیست که آیا در قرن 21 منطقه دیگری در دنیا منطقه موفقیت آمریکا خواهد بود یا نه، اما قطعا خاورمیانه منطقه موفق ایالات متحده نخواهد بود، چراکه «سیاستمداران هر دو حزب از خرج کردن منابع با ارزش برای ایجاد ثبات در این منطقه خسته شده‌اند.»

در پایان یادداشت تکیه آمده است که هرچند سفر اوباما به ریاض می‌تواند در ظاهر نشاندهنده دوستی باشد و پس از آن هم چندین قرارداد تسلیحاتی برای واشنگتن به همراه آورد، اما این سفر نمی‌تواند علاجی برای تفاوت در چشم‌انداز دو کشور باشد